- به طور عروسکی
مثل الدّميّة
معنی به طور عروسکی - جستجوی لغت در جدول جو
- به طور عروسکی
Dollishly
- به طور عروسکی
de manière poupée
- به طور عروسکی
ляльковий
- به طور عروسکی
בצורה בובתית
- به طور عروسکی
puppenhaft
- به طور عروسکی
گڑیا کی طرح
- به طور عروسکی
পুতুলের মতো
- به طور عروسکی
kama doli
- به طور عروسکی
oyuncak bebek gibi
- به طور عروسکی
인형처럼
- به طور عروسکی
人形のように
- به طور عروسکی
गुड़िया जैसा
- به طور عروسکی
lalkowaty
- به طور عروسکی
seperti boneka
- به طور عروسکی
кукольный
- به طور عروسکی
poppenachtig
- به طور عروسکی
de manera de muñeca
- به طور عروسکی
in modo da bambola
- به طور عروسکی
de forma de boneca
- به طور عروسکی
像娃娃一样地
- به طور عروسکی
อย่างตุ๊กตา
